به گزارش مشرق، محمّدکاظم انبارلویی طی یادداشتی در روزنامه رسالت نوشت: ایرانیان در قرن جدید با یک دولت جدید پا به سپهر سیاست جهان خواهند گذاشت. دولتی انقلابی، جوان و حزباللهی که بتواند از دستاوردهای الهی و نورانی انقلاب اسلامی پاسداری کند.
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار ۱۹ دی به مناسبت قیام تاریخی مردم به عنوان فرود اولین تبر ابراهیمی بر بتکدههای شرق و غرب عالم دوباره بحث مختصات دولت اسلامی را مطرح فرمودند و پیش از آن از مقوله مهم دولتسازی نیز سخن به میان آوردند.
بدون شک دشمن همه توان خود و همه استعداد ضدانقلاب در داخل را پای کار خواهد آورد تا ایرانیان موفق به تشکیل یک دولت اسلامی با کارگزارانی صالح در تراز دولت قرآنی نشوند. لذا لازم است یک حرکت عمومی و یک نهضت مردمی پدید آید که مطالبه اصلی آن پدیداری دولت اسلامی باشد.
انقلاب ثابت کرده است که ظرفیتهای عظیمی در درون خود دارد. این ظرفیتها از «قوه» به «فعل» باید درآید تا به چنین هدفی که نقطه عطف در تاریخ ایران خواهد بود، برسیم.
مردم از مدیران ناکارآمد، پرمدعا، مسئلهساز و مسئلهپاککن ناراحت هستند و میگویند: از دل شاهنامهخوانی ما باید یک پهلوان به میدان برود تا همچون شهید قاسم سلیمانی از هیچ، همه چیز بسازد.
مردم میگویند: شکلگیری یک دولت اسلامی نیاز به فهم جدید از معماری «قدرت» دارد که بتواند ایران اسلامی را که دور تا دور آن گرگهای جهانی زوزه می کشند، ساکت کند و بتواند به حل مشکلات کشور بهویژه در حوزه اقتصادی بپردازد.
مردم میگویند: ما از مدیران غربزده، بیبرنامه، پشتمیزنشین، سیاستزده، متکبر، انتقادناپذیر، پیر و تنبل خسته شدیم. ظهور این جماعت در دیوانسالاری کشور با اسناد حکمرانی ما در قانون اساسی نمیخواند. نمیتواند اهداف انقلاب را در ابعاد داخلی، منطقهای و جهانی تحقق بخشد.
مردم میگویند: سلبریتیها و میکروسلبریتیها چون میکروب بر بدن سیاست، اقتصاد و فرهنگ کشور با هدایت سرویسهای جاسوسی دشمن نفوذ کردهاند و آن را رنجور کردهاند. یک نهضت فکری نیاز است که همه ظرفیتهای کشور پای حکمرانی، دولتی در تراز دولت اسلامی آورده شود. مردم از نخبگان حوزه و دانشگاه و نخبگان حوزه سیاستورزی میخواهند در شکلگیری این نهضت فکری سهم خود را ادا کنند.
دشمن ۴۰ سال است در شکلگیری دولت اسلامی اخلال میکند. برخی از روی عناد یا غفلت یا جهل در داخل با دشمن، همگرایی میکنند. مردم میگویند: باید به این اخلال پایان داد و با همافزایی همه نیروهایی که دلشان برای ایران قدرتمند و باعزت میتپد، ظرفیتهای خود را پای کار بیاورند.
مردم میگویند: دولت را باید از روزمرگی نجات داد و از چاه دیوانسالاری فشل، ناکارآمد و ناراضیدرستکن بیرون آورد و در جاده راست کارآمدی به جلو هدایت کرد.
مردم میخواهند مدیران دولت اسلامی، نواندیش، جوانگرا، باتحرک، واقعنگر و آرمانخواه باشند و بر مدار قانون حرکت کنند.
مردم میخواهند مدیران دولت اسلامی بهویژه رئیسجمهور آینده به دنبال تحقق ارزشهای الهی و انقلابی باشد و بر مدار صبر و استقامت حرکت کند. این «حق» مردم است و آن وظایف یادشده، تکالیف مسئولان است. مردم انتظار دارند در انتخابات ۱۴۰۰ به این «حق» و آن «تکلیف» عمل شود.
شورای نگهبان به عنوان نهادی که وظیفه دارد از «جمهوریت» و «اسلامیت» نظام صیانت کند، مردم را باید در گزینش دولت در تراز اسلامی یاری دهد و مصادیق رجال سیاسی و مذهبی را که میخواهند متکفل امر دولتسازی اسلامی باشند، از میان صدها نفر از کسانی که نامزد میشوند، درست مشخص نماید. کسانی که یک کلاس ۲۰، ۳۰نفره یا یک جمع ۴۰، ۵۰نفره را نمیتوانند اداره کنند، چطور میشود یک مملکت ۸۰میلیوننفره را با این همه مشکلات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آنهم در محاصره غارتگران و متجاوزان جهانی اداره کنند.
رئیسجمهور ما در دولت ۱۴۰۰ باید جهادی عمل کند و مثل شهید سلیمانی شجاع باشد، سر خود را در دست بگیرد و از هارت و پورت قدرتهای جهانی نهراسد و از دل تهدیدات، فرصتهای طلایی برای پیشرفت ایران، اسلام و کشورهای اسلامی پدید آورد.
رئیسجمهور آینده باید «مرد میدان عمل» باشد و از حرف و وعده نادرست بپرهیزد. او باید قادر باشد کشور را از کوچه بنبست «ما نمیتوانیم» و «ممکن نیست» درآورد. او باید مرد ورود به میدان «ناممکنها» باشد. لذا ایمان و اعتقاد به اسلام و نظام باید در او موج بزند و کارنامه کاری او حداقل چنین تصوری را نشان دهد. کسی که کمترین بویی از انسانیت برده باشد و به دنبال عزت و شرف ملت ایران باشد، نیک میداند آمریکا دستبردار نیست. تحریمها، تهدیدها و تحقیرها ادامه دارد و ممکن نیست سران کاخ سفید از شرارت خود دست بردارند.
رئیسجمهور آینده باید با علم به این که شرارت دشمن همچنان ادامه دارد، کشور را مدیریت کند، نه این که بگوید من غیر از مذاکره، راهحل دیگری ندارم و آن را هم برود به قیمت فروش عزت و عظمت ایران، در دالانهای تودرتوی گفتوگو به حراج بگذارد! او باید درب گفتوگو در داخل را با لبخند باز بگذارد و درب گفتوگو با دشمن را آن هم با اخم تا وقتی که بر طبل زیادهخواهی و زورگویی میکوبد، ببندد. مسیر واقعی و درست حفظ منافع ملی و صیانت از منابع قدرت ملت ایران، همین است.
دهها راهحل برای دور زدن و رفع تحریمها و خنثی کردن تهدیدها وجود دارد. هزاران راه نرفته برای مقابله با دشمن وجود دارد که اتفاقا هموار و سهلالوصول است. راه عزت ملت ایران از این گذرگاه میگذرد.
امروز در برخی از اندیشکدههای آمریکایی گفته میشود ۷ تریلیون دلار خرج مهار ایران در غرب آسیا کردیم، هیچ نتیجهای نگرفتیم. اگر یکهفتم آن را به خود ایرانیها میدادیم، مشکل حل میشد و مجبور نبودیم به جایی برسیم که در سرتاسر آمریکا حکومت نظامی اعلام کنیم.
آنها میگویند ما کلاه خود را در واشنگتن نمیتوانیم در سر نگه داریم، در غرب آسیا چه میکنیم؟ اوایلی که اوباما روی کار آمده بود، تقریبا به این نتیجه رسیده بودند و میخواستند یک گفتوگوی عاقلانه را کلید بزنند، اما منافقین و سلطنتطلبان و کسانی که در فتنه ۸۸ جیغ و داد راه انداختند، آنها را فریب دادند و سوخت ماشین توطئه آنها را در جاده فریب، زورگویی و زیادهخواهی تأمین کردند. آمریکاییها را از چاله درآوردند و به چاه انداختند.
بایدن امروز وارث غفلت و جهل دوران اوباما و لاتبازی سیاسی و نظامی ترامپ در منطقه است. او پرونده سقوط پهپاد پیشرفته آمریکا و ضربه عینالاسد را روی میز امنیت منطقهای خود در غرب آسیا دارد و کاری نمیتواند بکند. او نه میتواند دوباره به برجام برگردد و نه میتواند آن را نفی کند. درست مثل همین حالتی که در مقوله حل امنیت داخلی آمریکا قرار گرفته و فکر میکند، میتواند با سرنیزه پلیس، گارد ملی و ارتش آمریکا مقوله ترامپیسم را حل کند. او بیچارهتر از آن است که فکر میکنیم. آن وقت یک مشت آدم جاهل و غافل، اگر نگوییم وطنفروش، امید دارند او برای آنها فکری در انتخابات ۱۴۰۰ بکند. ایرانیان به حول و قوه الهی با «قدرت» پای در قرن جدید و ظهور دولت جدید خواهند گذاشت و عصر جدیدی از دولتسازی را با کارآمدی و کار جهادی در ایرانی قوی تجربه خواهند کرد.